فهرست مطالب

نشریه ارمغان دانش
سال بیست و چهارم شماره 3 (پیاپی 134، امرداد و شهریور 1398)

  • تاریخ انتشار: 1398/06/31
  • تعداد عناوین: 11
|
  • علی فکوریان، حسن متین همایی*، محمد علی آذربایجانی، پروین فرزانگی صفحات 293-305
    زمینه و هدف

    مصرف آنتی اکسیدان های غیرآنزیمی به صورت مکمل های غذایی، می توانند از طریق شکار رادیکال های آزاد تاثیر مثبتی درجهت کاهش استرس اکسیداتیو داشته باشند. از طرفی ورزش مناسب یکی از عوامل سبک زندگی است که برای کاهش خطر رادیکال های آزاد شناخته شده است. هدف از این پژوهش تعیین و تاثیر تمرین هوازی و مصرف ال کارنیتین بر برخی از فاکتورهای استرس اکسیداتیو کلیه موش صحرایی دیابتی بود.
     

    روش بررسی

    در این مطالعه تجربی، تعداد 45 سر موش نر نژاد ویستار در محدوده وزنی 200 تا 300 گرم ، به طور تصادفی به شش گروه؛ شم(5 سر رت)، کنترل سالم(8 سر رت)، کنترل دیابتی(8 سر رت)، دیابتی دریافت کننده ال کارنیتین(8 سر رت)، دیابتی تمرین هوازی(8 سر رت) و دیابتی تمرین هوازی و دریافت کننده ال کارنیتین(8 سر رت) تقسیم شدند. رت ها با تزریق تک دوز STZ(استرپتوزوتوسین) به مقدار 55 میلی گرم به ازای هر کیلوگرم وزن بدن به صورت زیر صفاقی دیابتی شدند. رت هایی که گلوکز سرم آنها از 300 میلی گرم بر دسی لیتر بالاتر باشد به عنوان دیابتی در نظر گرفته شدند. رت های دریافت کننده ال کارنیتین روزانه 100 میلی گرم ال کارنیتین را به صورت خوراکی دریافت کردند. پروتکل تمرینی هوازی شامل پنج جلسه در هفته، از 20 دقیقه، سرعت 10) متر بر دقیقه) و شیب صفر درجه در هفته اول شروع شده و به صورت تدریجی در هفته ششم به 40 دقیقه، سرعت 20(متر بر دقیقه) و شیب 5 درجه رسید. متغیرهای وابسته تحقیق 24 ساعت پس از آخرین جلسه برنامه تمرینی به وسیله دستگاه الایزا و در بافت کلیه اندازه گیری شد. داده های جمع آوری شده با استفاه از آزمون های آماری شاپیرو ویلک، آنالیز واریانس دو طرفه و تعقیبی توکی تجزیه و تحلیل شدند.
     

    یافته ها

    شش هفته تمرین هوازی، مکمل ال کارنیتین ومداخله ترکیبی تمرین هوازی و مکمل ال کارنیتین بر فاکتور مالون دی آلدهید(MDA) و سوپراکسید دیسموتاز(SOD) بافت کلیه موش های مبتلا به دیابت تاثیر معنی داری نداشت(05/0p>)، ضمنا شش هفته تمرین هوازی بر فاکتور گلوتاتیون پراکسیداز(GPX) بافت کلیه موش های مبتلا به دیابت تاثیر معنی داری دارد(003/0=p)، اما مکمل به تنهایی و مداخله ترکیبی تمرین هوازی و مکمل بر فاکتور  GPXبافت کلیه موش های مبتلا به دیابت تاثیری نداشت(05/0p>).
     

    نتیجه گیری

    مصرف مکمل ال کارنیتین همراه با فعالیت ورزشی منظم، می تواند اثرات سودمندی بر سیستم دفاع آنتی اکسیدانی بدن و کاهش استرس اکسیداتیو در آزمودنی های دیابتی نوع 2 داشته باشد.

    کلیدواژگان: تمرین هوازی، ال کارنیتین، دیابت، کلیه
  • نسرین احمدی قراگزلو، اسحق رحیمیان بوگر*، جوانشیر اسدی، رضا وجدانی صفحات 306-318
    زمینه و هدف

    یکی از شایع ترین و مخرب ترین علایمی که بازماندگان سرطان آن را تجربه می کنند، خستگی مرتبط با سرطان است. این علامت می تواند سال ها پس از تشخیص سرطان ادامه یابد و منجر به کاهش عملکرد، کیفیت زندگی و هم چنین پیامدهای اجتماعی اقتصادی قابل ملاحظه گردد، لذا هدف از این مطالعه تعیین و بررسی بهبود خستگی مرتبط با سرطان در بیماران مبتلا به سرطان سینه و کولورکتال شرکت کننده در برنامه آموزشی MBSR بود.

     روش بررسی

    در این مطالعه کارآزمایی بالینی، جامعه آماری شامل کلیه بیماران مبتلا به سرطان سینه و کولورکتال مراجعه کننده به درمانگاه شهید مطهری و بیمارستان آنکولوژی امیر شهر شیراز در سال 1396 می باشند که 38 بیمار با استفاده از روش نمونه گیری در دسترس انتخاب شدند. نمونه ها به صورت تصادفی به دو گروه آزمایش(19 نفر) و گروه کنترل(19 نفر)، تقسیم شدند. گروه ها در پیش آزمون و پس آزمون به مقیاس خستگی مرتبط با سرطان پاسخ دادند. نتایج با استفاده از تحلیل کواریانس چند متغیره، تحلیل شدند.

     یافته ها

    نتایج تحلیل کواریانس چند متغیره، نشان داد که کاهش استرس مبتنی بر بهوشیاری یاعث کاهش معنی داری نمرات میانگین در زیرمقیاس های جسمانی(0001/0p<) و 49/141=F)، شناختی(0001/0p<) و 23/66=F) و عاطفی(0001/0p<) و 44/58=F) ، و نمره کلی (023/0= P ، 66/5 =F)، خستگی مرتبط با سرطان در پس آزمون، شده است یعنی بین دو گروه آزمایش و کنترل از نظر میانگین کلیه ابعاد خستگی مرتبط با سرطان، تفاوت معنی دار بود. و میانگین کلیه ابعاد خستگی مرتبط با سرطان در گروه آزمایش نسبت به گروه کنترل کاهش یافته بود.

     نتیجه گیری

    این مطالعه شواهدی مبنی بر اثربخش بودن MBSR بر خستگی مرتبط با سرطان در مبتلایان به سرطان سینه و کولورکتال، فراهم کرد و می تواند به عنوان مداخله ای کارآمد و موثر در مراکز درمانی و بیمارستان ها به کار گرفته شود.

    کلیدواژگان: خستگی مرتبط با سرطان، کاهش استرس مبتنی بر بهوشیاری، سرطان سینه، سرطان کولورکتال
  • معصومه بهمیاری*، مینو محمودی، فائزه نشاطی، مریم جوهری صفحات 319-332
    زمینه و هدف

    دیابت میلتوس یک اختلال آندوکرین است که موجب اختلالات متابولیکی در متابولیسم کربوهیدرات ها، لیپیدها و پروتئین ها می شود، بررسی های زیادی نشان می دهند که مصرف گیاهان دارویی خطر بروز بیماری های مزمن مانند دیابت را در انسان کاهش می دهند. هدف از این مطالعه تعیین و بررسی تاثیر عصاره هیدروالکلی گل قاصد بر روی گلوگز، LDL، HDL، VLDL و کلسترول تام خون در موش های صحرایی نر بالغ  نژاد ویستار دیابتی شده با استروپتوزوتوسین بود.

    روش بررسی

    در این مطالعه تجربی که در اواخر زمستان 1390 انجام شد،30 سر موش صحرایی نر بالغ نژاد ویستار به صورت تصادفی به 5 گروه کنترل، دیابتی و دیابتی تیمار شده با دوزهای 50، 100 و200 میلی گرم بر کیلوگرم از عصاره هیدروالکلی برگ گل قاصد تقسیم شدند. القای دیابت به وسیله استرپتوزوتوسین و به صورت درون صفاقی انجام شد. پس از 30 روز تیمار حیوانات میزان گلوگز، LDL، HDL، VLDL و کلسترول پلاسمای خون اندازه گیری شدند. داده های جمع آوری شده با استفاده از آزمون آنالیز واریانس یک طرفه و توکی تجزیه وتحلیل شدند.

    یافته ها

    در گروه های تیمار با دوزهای 200,100,50 میلی گرم بر کیلوگرم عصاره برگ گل قاصد میزان کلوگز به صورت معنی داری کاهش یافته(01/0p<). هم چنین میزان LDL.VLDL و کلسترول تام در گروه های تیمار با عصاره کاهش معنی داری را نسبت به گروه کنترل دیابتی نشان داد(01/0p<).

    نتیجه گیری

    عصاره هیدروالکلی گل قاصد موجب بهبود تغییرات نامطلوب مقدار کلسترول LDL وHDL می گردد که این اثر می تواند برای کاستن عوارض قلبی عروقی ناشی از دیابت قندی مورد توجه باشد، از آنجا که میزان تری گلیسیرید دوز بالا به وسیله عصاره نامبرده به طور چشمگیری کاهش یافت در نتیجه باید انتظار داشت که سنتز VLDL نیز کم شود.

    کلیدواژگان: کلسترول، دیابت، گل قاصد
  • لیلا صالح حق گو، شیوا خضری*، سید میثم ابطحی فروشانی صفحات 333-345
    زمینه و هدف

    گلیسیریزین از جمله مهم ترین ترکیب های فارماکولوژیک گیاه شیرین بیان می باشد و دارای خواص ضدالتهابی است.اتانول جزء مواد آسیب زا در مغز است. استفاده روز افزون از این ماده میزان ضایعات عصبی را بالا برده است، لذا هدف از این تحقیق بررسی اثرات حفاظتی گلیسیریزین بر سلول های گلیال  B92 آسیب دیده با اتانول بود.

    روش بررسی

    در این مطالعه تجربی که در سال1397 اجرا شد، سلول های B92 از بانک سلولی انسیتو پاستور تهیه شدند و با تراکم 106×1 به پلیت 96 خانه انتقال داده شدند. سپس به مدت 24 ساعت با گلیسیریزین(5،10 و 25 میکرومولار) انکوبه شدند. آنگاه سلول ها به مدت 80 دقیقه با اتانول مطلق با غلظت 86 میلی مولار مجاور شدند. آنگاه میزان قدرت حیاتی سلول ها با تست های برداشت نوترال رد(NR) و احیای نمک تترازولیوم(MTT) ارزیابی شدند. داده های جمع آوری شده با استفاده از آزمون های آماری آنالیز واریانس یک طرفه و تست توکی تجزیه و تحلیل شدند.

    یافته ها

    گلیسیریزین به طور وابسته به دوز، آسیب وارد شده به وسیله اتانول به غشاء سلولی و میتوکندری سلول ها را کاهش داد. به طوری که گلیسیریزین در غلظت 10 و 25 میکرو مولار باعث کاهش معنی دار آسیب غشایی شده و آسیب وارد شده به عملکرد میتوکندری ها را کاهش معنی داری داد، ولی در غلظت 5 میکرومولار نه تنها اثر حفاظتی نداشت، بلکه باعث کاهش رشد و تکثیر سلول ها شد.

    نتیجه گیری

    نتایج این تحقیق نشان داد که عصاره گیاه شیرین بیان(گلیسیریزین) بر میزان زنده مانی سلول ها اثر مثبت دارد و قابلیت حیاتی سلول های گلیال آسیب دیده با اتانول را بهبود می بخشد. پس گلیسیریزین می تواند به طور وابسته به دوز اثرات حفاظتی در مقابل آسیب های ناشی از اتانول در سلول های B92 داشته باشد.

    کلیدواژگان: سلول گلیال بی 92، گلیسیریزین، اتانول، محیط کشت، آسیب سلولی
  • رحیم محمودلو، محمد امین ولیزاد حسنلویی*، شیوا پاکزاد، محدثه بالنده صفحات 346-357
    زمینه و هدف

    سرطان مری هشتمین سرطان شایع در سرتاسر جهان است. در سال های اخیر با بهبود روش های جراحی و مراقبت های پیش و بعد از عمل جراحی در بخش مراقبت های ویژه میزان ناتوانی و مرگ و میر ناشی از آن کاهش یافته است. هدف از این مطالعه بررسی پیامد زودرس بیماران با سرطان مری عمل شده بستری در بخش مراقبت های ویژه بیمارستان امام ارومیه در طی سال 13961390 بود.

    روش بررسی

    این مطالعه مقطعی گذشته نگر در بازه زمانی 7 ساله(13961390)در بخش مراقبت های ویژه بیمارستان امام ارومیه انجام شد و در طی آن پرونده بالینی بیماران از واحد مدارک پزشکی بیمارستان اخذ و مشخصات دموگرافیک(سن، جنس) مرحله بیماری، مدت بیماری، نوع عمل جراحی انجام شده، طول مدت تهویه مکانیکی، طول مدت بستری در بخش مراقبت های ویژه، مرگ و میر استخراج شد. داده های جمع آوری شده با استفاده از آزمون تی مستقل و مجذور کای تجزیه و تحلیل شدند.

    یافته ها

    میانگین طول مدت بستری در بخش مراقبت های ویژه در بیماران با سرطان مری SCC 86/5±46/ 8 روز و در بیماران با نوع آدنوکارسینوم 59/3±74/6 روز بود(001/0=p).  میانگین طول مدت بستری در بیمارستان در بیماران با سرطان مری SCC 4/6±19/13 روز و در بیماران با آدنوکارسینوم 02/6±02/12 روز بود(04/0=p). میانگین طول مدت تهویه مکانیکی در بیماران با سرطان مری SCC 31/5±58/6 روز و در بیماران با آدنوکارسینوم 91/2±69/4 روز بود(001/0= p). از 481 بیمار مبتلا به سرطان مری 375 نفر(78 درصد) ترخیص و 106 نفر(22 درصد) فوت کردند.
     

    نتیجه گیری

    نتایج مطالعه حاضر با اندکی تفاوت تایید کننده مطالعات محدود انجام شده در مورد پیامد و ویژگی های بیماران با سرطان مری عمل شده بستری در بخش مراقبت های ویژه می باشد.

    کلیدواژگان: سرطان مری، بخش مراقبت های ویژه، تهویه مکانیکی، پیامد
  • سیما محمدحسینی*، مهین غیبی زاده، امل ساکی مالحی، کوروش زارع صفحات 358-372
    زمینه و هدف

    مراقبت یک علم است که بشر را در برگرفته است، بیانگر تجارب و پدیده ها در مراقبت بوده و در برگیرنده هنر و انسانیت می باشد. انسانیت در تعاملات بین فردی قلب و روح مراقبت و مراقبت فرصتی برای ظهور انسانیت و رشد است، لذا مطالعه حاضر با هدف تبیین مراقبت های انسانی که نیاز میتلایان به سوختگی می باشد، انجام شد.

    روش بررسی

    این پژوهش از نوع  کیفی می باشد که در آن از نمونه گیری مبتنی بر هدف با حداکثر تنوع استفاده شد. داده ها از طریق 18 مصاحبه عمیق فردی بدون ساختار با بیماران سوختگی درجه دو بستری، پرستار و روانشناس در بیمارستان سوختگی طالقانی اهواز انجام شد. شرکت کنندگان در مصاحبه به روش نمونه گیری هدفمند و با توجه به معیارهای ورود به پژوهش  انتخاب شدند، مشارکت کنندگان قبل از آغاز مصاحبه اولیه فرم رضایت آگاهانه شرکت در تحقیق پاسخ دادند. داده های جمع آوری شده با استفاده از رویکرد تحلیل محتوای قراردادی با روش الو و کینگاس آنالیز شدند.
     

    یافته ها

    از مجموع مصاحبه ها 564 کد اولیه به دست آمد که این کدها در فرآیند تجزیه و تحلیل در 10 زیر طبقه، 4 طبقه اصلی و یک درونمایه قرار گرفتند. طبقات اصلی شامل نیاز به ارتباط مناسب، پاسخگو بودن در مراقبت، مراقبت با روش های نوین، رعایت انطباق جنسی در مراقبت و درونمایه مراقبت انسانی بودند.
     

    نتیجه گیری

    با استفاده از طبقات استخراج شده می توان گفت بیمار سوختگی به عنوان یک انسان حق دارد مراقبتی در خور دریافت کند و برای ارایه مراقبت انسانی ویژه بیماران به سوختگی باید اقداماتی جهت رفع موانع موجود و ارتقای تسهیلات لازم از سوی دست اندرکاران صورت گیرد.

    کلیدواژگان: مراقبت انسانی، سوختگی، نیاز، تحلیل محتوا
  • محمدرضا نصری، مجید باصری صالحی*، مهران کردتبار صفحات 373-387
    زمینه و هدف

    امروزه یکی از مشکلات ایجاد شده در درمان بیماری های عفونی وجود میکروارگانیسم های مقاوم به آنتی بیوتیک ها است. بنابر این کشف منابع جدید جهت تولید ترکیبات فعال زیستی با ویژگی ضدمیکروبی می تواند خدمت بسیار عظیمی به درمان بیماری های عفونی و کاهش میکروارگانیسم های مقاوم چند دارویی نماید.  هدف از این تحقیق تعیین و  ارزیابی متابولیت های ضدمیکروبی تولید شده به وسیله اکتینومیست های نمک دوست جدا شده از دریاچه های آران و بیدگل و مهارلو می باشد.

    روش بررسی

    این مطالعه به صورت توصیفی، مقطعی در سال 1396 انجام شد و 51 اکتینومیست نمک دوست از 115 نمونه آب و رسوبات نمکی در یاچه های آران بیدگل و مهارلو جدا گردید و جهت تولید متابولیت های ضدمیکروبی مورد ارزیابی قرار گرفتند. برای جدا کردن متابولیت های تولید شده به وسیله اکتینومایست ها، ویژگی  مایع رویی محیط کشت مایع اکتینومیست ها در مرحله سکون در مقابل اشرشیا کلی، سودو موناس ایروجینوزا، باسیلوس سرئوس، استافیلوکوکوس اورئوس، کاندیدا آلبیکنز و آسپرجیلوس نیجر با استفاده از روش انتشار در آگار ارزیابی گردید. سپس جدایه های تولید کننده متابولیت های ضد میکروبی با استفاده از توالی ژن 16SrRNA  تایید گردیدند. بهینه سازی تولید متابولیت های ضدمیکروبی با استفاده از تغییر دما، pH ، منبع کربن و نیتروژن انجام گرفت و بهترین فاز تولید متابولیت ها و حلال آلی برای خالص سازی تعیین گردید. در انتها ساختار احتمالی ترکیبات فعال زیستی با استفاده از روش های طیف سنجی مرئی فرابنفش و طیف سنجی جرمی مورد ارزیابی قرار گرفت.

    یافته ها

    نتایج به دست آمده از این تحقیق نشان داد که از 51 اکتینومیست نمک دوست جدا شده، 3 جدایه قادر به تولید متابولیت های ضد میکروبی بودند. باسیلوس سرئوس ، استافیلوکوکوس اورئوس وکاندیدا آلبیکنز به همه متابولیت های تولیدی حساس و سودوموناس ایروجینوزا و ای کلای مقاوم بودند. شناسایی مولکولی نشان داد که این جدایه های استرپتومایسس فلاویدوفوسکوس سویهHBUM17405  و نوکاردیوپسیس داسونویلی زیر گروه داسونویلی سویه  OK-22و اکتینومایست سویه Nd28 بودند. متابولیت های ضد میکروبی در فاز سکون تولید می شدند و بهترین حلال برای خالص سازی آنها متانول و زایلین بودند. بهینه دما، pH به ترتیب 27 درجه سلسیوس و 8 و فروکتوز، گزیلوز ، عصاره مخمر و پپتون بهترین منبع کربن و نیتروژن ارزیابی شدند. نتایج به دست آمده از آنالیز  طیف سنجی مرئی فرابنفش و طیف سنجی جرمی نشان داد ساختار احتمالی متابولیت های ضد میکروبی پپتید متصل به گروه های کلرواستات، اتیل کلرواستات و 4 کلرو 3 هیدروکسی بوتیرونیتریت می باشد.

    نتیجه گیری

    بر اساس یافته های این تحقیق متابولیت های ضدمیکروبی جدید به وسیله اکتینومایست های نمک دوست تولید می شود که برای استفاده آنها در درمان عفونت ها نیاز به آزمون های درون تنی می باشد که در دیگر تحقیقات می بایست گنجانده شود.

    کلیدواژگان: اکتینومایست های نمک دوست، خاصیت ضدمیکروبی، رسوبات نمک
  • مونس حسینی، آرمین محمودی*، علیرضا ماردپور صفحات 388-400
    زمینه و هدف

    سرمایه روان شناختی و بهزیستی اجتماعی دو متغیر روانی اجتماعی هستند که می تواند روابط زوجین را تحت تاثیر قرار دهند. هدف پژوهش حاضر تعیین و بررسی نقش واسطه ای بهزیستی اجتماعی در ارتباط بین سرمایه های روانشناختی با صمیمیت زناشویی دانشجویان متاهل بود

     روش بررسی

    روش پژوهش در این مطالعه توصیفی همبستگی بود. جامعه آماری این پژوهش را دانشجویان دختر و پسر متاهل دانشگاه های شهر گچساران که در سال تحصیلی 13971396 مشغول به تحصیل می باشند، تشکیل دادند. با توجه به جدول کرجسی و مورگان 398 نفر به صورت در دسترس به عنوان نمونه انتخاب شدند. برای جمع آوری اطلاعات از مقیاس های صمیمیت زناشویی، بهزیستی ذهنی، سرمایه روانشناختی استفاده شد. داده های جمع آوری شده با استفاده از تحلیل مسیر تجزیه و تحلیل شدند.

     یافته ها

    یافته های این پژوهش نشان داد که سرمایه های روانشناختی و مولفه های آن(خودکارآمدی و امید) بر متغیر وابسته اصلی  صمیمیت دارای اثر مثبت و مستقیم می باشد. نمره کل سرمایه های روانشناختی و یکی از مولفه های آن(خودکارآمدی) بر متغیر وابسته میانی بهزیستی اجتماعی تاثیر مثبت و معنی دار دارد. هم چنین اثر مستقیم بهزیستی اجتماعی بر صمیمیت (21/8=t) در سطح 01/0 معنی دار است. 26/0 واریانس صمیمیت از طریق مولفه های سرمایه روانشناختی(خودکارآمدی و امید) و بهزیستی اجتماعی تبیین می شود. به طور کلی نقش سرمایه های روانشناختی از طریق واسطه گری بهزیستی اجتماعی برصمیمیت زناشویی معنی دار می باشد.

     نتیجه گیری

    مدل پژوهش حاضر هم سو با سایر پژوهش ها با نقش واسطه ای بهزیستی اجتماعی در بین سرمایه های روانشناختی و صمیمیت زناشویی دانشجویان متاهل از برازش مطلوبی برخوردار می باشد.به طوری که سرمایه های روانشناختی می تواند به طور غیر مستقیم از طریق افزایش بهزیستی اجتماعی بر صمیمیت زناشویی تاثیر مثبتی بگذارد.

    کلیدواژگان: سرمایه های روانشناختی، بهزیستی اجتماعی، صمیمیت زناشویی، دانشجویان متاهل
  • احسان بخشی*، محمدرضا نادری، علی مرادی صفحات 401-412
    زمینه و هدف

    بار کاری ذهنی و استرس شغلی می توانند سلامتی و سازگاری شاغلین را در هر سازمانی تهدید کنند و باعث مشکلات و حوادث شغلی شوند. هدف از انجام این مطالعه تعیین و بررسی تاثیر بار کاری ذهنی بر استرس شغلی کارکنان نظام سلامت شهر اسلام آباد غرب بود.

    روش بررسی

    در این مطالعه توصیفی مقطعی که در سال 1396 انجام شد، 158 نفر از کارکنان بخش های مختلف شبکه بهداشت شهرستان اسلام آباد غرب شاغل در بیمارستان و مراکز بهداشتی درمانی مورد مطالعه قرارگرفتند.ابزار جمع آوری داده ها پرسشنامه های ناسا تی ال ایکس(NASA- Task Load Index (TLX)) و استرس شغلی HSE بودند. داده های جمع آوری شده با استفاده از آزمون های آماری اسپیرمن،  کروسکال والیس و من ویتنی تجزیه و تحلیل شدند.

    یافته ها

    میانگین و انحراف معیار بار کاری ذهنی و استرس شغلی به ترتیب 04/70(22/15) و 35/3(46/0) بود. بار کاری ذهنی رابطه معنی داری با استرس شغلی نداشت(08/0=p، 131/0=r).  بین بارکاری و مولفه های تقاضا و ارتباط استرس شغلی رابطه معنی داری به دست آمد(05/0>p). هم چنین میزان بارکاری ذهنی و استرس شغلی در کارکنان بیمارستان تفاوت معنی داری با کارکنان مراکز بهداشتی درمانی نداشت(05/0<p).

     نتیجه گیری

    با توجه به سطح بالای بار کارذهنی، انجام مداخلاتی به منظور کاهش بار کارذهنی افزایش تعداد شاغلین، تقسیم کار مناسب و استفاده از راهکارهایی مانند غنی سازی شغلی در بخش های مختلف نظام سلامت توصیه می شود.

    کلیدواژگان: بارکارذهنی، استرس شغلی، ارگونومی
  • راضیه انصاری نژاد، حبیب الله ناظم، نوید امیدی فر، هیبت الله صادقی* صفحات 413-426
    زمینه و هدف

    امروزه بیماری های کبدی یکی از مشکلات مهم جوامع بشری است. یافتن دارویی موثر در
    درمان این اختلالات مورد توجه محققین و پزشکان می باشد آویشن دنایی به واسطه داشتن ترکیبات پلی فنلی و فلاونوئیدی دارای خواص آنتی اکسیدانی بالایی می باشند. هدف از این مطالعه تعیین و بررسی اثرات محافظت کبدی عصاره هیدروالکلی آویشن دنایی بر سمیت کبدی القا شده به وسیله تتراکلریدکربن در موش های صحرایی بود.

     روش بررسی

    در این مطالعه تجربی، تعداد40 سر موش صحرایی نر نژاد ویستار با وزن 250220 گرم به صورت تصادفی به پنج گروه هشت تایی تقسیم شدند. یک گروه به عنوان کنترل و در چهار گروه دیگر به وسیله تتراکلریدکربن سمیت کبدی)هپاتوتوکسیک) ایجاد شد. از این چهار گروه یک گروه به عنوان شاهد و در سه گروه دیگر روزانه به ترتیب 400 و 600، 800 میلی گرم به ازای هر کیلوگرم وزن موش از عصاره پودر گیاه به صورت دهانی داده شد. 45 روز بعد از شروع مطالعه در کلیه گروه ها آنزیم های آلانین آمینوترانسفراز (ALT)آسپارتات آمینوترانسفراز (AST)وآلکالین فسفاتاز (ALP)و هم چنین غلظت های سرمی پروتئین تام، آلبومین و بیلی روبین که از شاخص های آسیب های کبدی است اندازه گیری و با استفاده از آزمون آماری آنالیز واریانس تجزیه و تحلیل گردید.

     یافته ها

    غلظت پروتئین تام، آلبومین و بیلی روبین تام و مستقیم در گروه کنترل منفی نسبت به گروه کنترل مثبت تفاوت معنی داری نداشت(05/0p>)، ولی میزان فعالیت آنزیم های کبدی تفاوت معنی داری را نشان داد(05/0p<). فعالیت آنزیم های کبدی در گروه آزمونII  و بیلی روبین در گروه آزمونIII  کاهش بهتری را نشان داد.

     نتیجه گیری

    نتایج حاصل از این مطالعه نشان می دهد عصاره گیاه آویشن دنایی در برابر آسیب های کبدی ایجاد شده به وسیله تتراکلریدکربن دارای اثرات محافظتی است.

    کلیدواژگان: سمیت کبدی، آویشن دنایی، تتراکلریدکربن، آمینوترانسفراز، محافظت کبدی
  • ندا شریفی*، رقیه رحمانی بیلندی، فریبا مردانی، فاطمه عادلی زاده صفحات 427-433
    زمینه و هدف

     تی ساکس یک بیماری نادر اتوزومی مغلوب و عصبی ناشی از تجمع گلیکواسفنگولیپید درون لیزوزوم های سلولی است. تجمع گانگلیوزید ناشی از جهش در ژن بتا هگزوزآمینیداز(HEXA) می باشد که این جهش باعث کاهش فعالیت و نقص آنزیم  HEXAمی شود. هدف از این مطالعه تعیین و گزارش دو مورد بیماری تی ساکس در یک خانواده که با اندازه گیری فعالیت آنزیم بتا هگزوزآمینیداز A تایید شده، بود.

     معرفی بیمار

    مورد اول؛ دختر 3 ساله ای که رشد و تکامل کودکی او تا 9ماهگی تقریبا طبیعی بود و پس ازآن دچار پسرفت شده و دارای علایم ظاهری مشکلات بلع، حرکات غیر طبیعی چشم، عدم توجه به اطرافیان، تحریک پذیری و تاخیر رشد بود. در معاینه ته چشم بیمار لکه قرمز گیلاسی دو طرفه وجود داشته است. در ارزیابی نمونه خون بیمار، نقص در فعالیت آنزیم بتا هگزوزآمینیداز A  گزارش شد و بر این اساس تشخیص بیماری تی ساکس تایید شد، لذا کودک در سن 3 سالگی فوت شد. مورد دوم، پسر 1 ساله ای که رشد و نمو او تا 6 ماهگی طبیعی بوده و پس از آن دچار تاخیر در رشد و تکامل شده و دارای علایم ظاهری که شامل عدم توجه به اطرافیان، تحریک پذیری، مشکلات تنفسی، شلی عضلات و عدم کنترل اندام ها، یبوست، ناشنوایی، عقب ماندگی ذهنی و پسرفت تکامل شده است. در معاینه ته چشم بیمار لکه قرمز گیلاسی دو طرفه وجود داشت. در ارزیابی نمونه خون، نقص در فعالیت آنزیم بتاهگزوزآمینیداز A گزارش شد و بر این اساس تشخیص بیماری تی ساکس تایید شد.

     نتیجه گیری

    در کودکان با رشد و نمو طبیعی که پس از مدتی دچار هر یک از علایم ضعف پیشرونده، از دست دادن مهارت های حرکتی، افزایش واکنش حرکتی، تحریک پذیری، کوری و کاهش شنوایی، تشنج و وجود لکه های قرمز گیلاسی در ته چشم می شوند، باید تشخیص بیماری تی ساکس مد نظر قرار گیرد.
     

    کلیدواژگان: بیماری تی ساکس، کمبود آنزیم هگزوزآمینیداز، گانگلیوزید، لکه های قرمز گیلاسی
|
  • A Fakourian, H Matinhomaee*, MA Azarbayjani, P Farzanegi Pages 293-305
    Background & aim

    The use of non-enzymatic antioxidants in food supplements and proper exercise can have a positive effect on decreasing oxidative stress by free radical hunting. The purpose of this study was to investigate the effect of aerobic training and consumption of l-carnitine on some of the oxidative stress factors in diabetic kidney.
     

    Methods

    In the present experimental study, 45 male Wistar rats(200-300 gr) were randomly divided into six groups: 1) sham group, 2) healthy control group 3) diabetic control group, 4) diabetic group receiving l-carnitine, 5) diabetic group of aerobic training, 6) diabetic group of aerobic training and receiving l-carnitine. Rats were diabetic peritoneal injected with nicotinic amide and a single dose of STZ of 55 mg / kg body weight. Rats in the L-carnitine group received daily of 100 mg of l-carnitine orally. The aerobic exercise protocol included five sessions per week on the treadmill. Data were analyzed by two way ANOVA and Tukey post hoc test at P <0.05.
     

    Results

    Six weeks of aerobic exercise, supplementation of  l-carnitine and combined intervention of aerobic exercise and supplementation of l-carnitine do not have a significant effect on MDA and SOD  factors of kidney  tissue in diabetic rats(p>0.05). However, six weeks of aerobic exercise had a significant effect on GPX factor in kidney tissue in diabetic rats (p=0.003). Moreover, supplementation   and combined intervention of aerobic exercise and supplementation of l-carnitine did not have a significant effect on GPX factor of kidney tissue in diabetic rats (p>0.05)
     

    Conclusion

    L-carnitine supplementation intake with regular exercise can have beneficial effects on the body, antioxidant defense system and decreases oxidative stress in rats with type 2 diabetes.

    Keywords: Aerobic training, L-carnitine, Diabetes, SOD, GPX, MDA, Kidney
  • N Ahmadi Gharagazloo, I Rahimian Booger*, J Asadi, R Vojdani Pages 306-318
    Background & aim

    one of the most common and disruptive symptoms experienced by cancer survivors is cancer related fatigue. This symptom can continue many years after cancer diagnosis, leading to reduced performance, quality of life, and significant socioeconomic outcomes. Therefore, the aim of this study was to evaluate the improvement of cancer-related fatigue in patients with breast and colorectal cancer who participated in the MBSR training program.

     Methods

    In the present clinical trial study, the statistical society included all patients with breast and colorectal cancer referred to Shahid Motahari Clinic and Amir Oncology Hospital (Shiraz, 2017-2018). 38 participants were selected through available sampling and randomly assigned to either experimental(n=19) or control(n=19) groups. The groups responded to the cancer related fatigue scale in pre-test and post-test. The results were analyzed using multivariate covariance (MANCOVA) analysis.

     Results

    the results of data analysis indicated that mindfulness-based stress reduction significantly decreased the mean scores of the fatigue subscales: Physical (F=141.49, p<0.0001), cognitive (F=66/23, p<0/0001), emotional (F= 58.44, P<0.0001), and overall fatigue score (F=5.66, P= 0.023) in the experimental group. That is, there was a significant difference between the two experimental and control groups in the mean of all dimensions of cancer related fatigue scale.

     Conclusion

    This study provided evidence that MBSR was effective in treating cancer-related fatigue in patients with colorectal and breast cancer. Therefor MBSR could be used as an effective intervention in medical centers and hospitals.

    Keywords: Cancer Related Fatigue, Mindfulness-Based Stress Reduction, Breast Cancer, Colorectal Cancer
  • M Bahmyari*, M Mahmoodi, F Nashate, M Johare Pages 319-332
    Background & aim

    Diabetes mellitus is an endocrine disorder that causes metabolic disturbances in the metabolism of carbohydrates, lipids and proteins.In the present study, the effect of hydroalcoholic extract of Dandelion on blood glucose, LDL, HDL and total cholesterol in diabetic rats was examined.

    Methods

    In the present experimental study conducted in the winter of 2001, thirty adult male Wistar rats were randomly divided into control, diabetic and diabetic treated with hydroalcoholic extract of Dandelion (50, 100 and 200 mg/kg) groups. Diabetes was induced by streptozotocin. Injections were intraperitoneally (I.P). After thirty days, the blood glucose, total cholesterol, HDL, LDL was measured. Data were analyzed using one-way ANOVA and Tukey tests.

    Results

    In the treatment groups at doses of 200, 100, 50 mg / kg, the extract of clover leaves significantly decreased the amount of clogs(p <0.01). Also LDL. VLDL and total cholesterol levels were significantly decreased in the extract-treated groups compared to the diabetic control group  (p<0.01).

    Conclusion

    Hydroalcoholic extract of Mulberry leaves improves the undesirable changes in LDL and HDL cholesterol, which may be of interest in reducing cardiovascular complications due to diabetes mellitus, as high doses of triglycerides by unmanageable extract Significantly decreased, therefore the synthesis of VLDL should be expected to decrease.

    Keywords: Cholesterol, Diabetes, VLDL. HDL
  • L Saleh Haggho, SH Khezri*, SM Abtahi Froushani Pages 333-345
    Background & aim

    Glycyrrhizin is one of the most important pharmacological compounds of the Licorice plant which has anti-inflammatory properties. Ethanol is one of the most damaging substances in the brain, Increasing use of this substance has increases the amount of nerve damage. Therefore the purpose of this study was to investigate the protective effects of glycyrrhizin on ethanol-damaged B92 glial cells.

    Methods

    The present experimental study was performed in 2018. B92 cells were obtained from the Pasteur institute cell bank of Iran, (1×106 cell/ml) were transferred to 96 plates and incubated with various glycyrrhizin concentration (5, 10 and 25 µM) for 24 hours. At that point, the cells were exposed to absolute ethanol for 80 minutes at concentrations of 86 mM. Finally, the viability of the cells was evaluated with neutral red (NR) uptake and MTT tests.

    Results

    Glycyrrhizin reduced the level of the cell membrane and mitochondrial damages induced by ethanol in a dose-dependent manner, so that 10 and 25 µM concentration of glycyrrhizin reduced the membrane damage and the mitochondrial performance damage, significantly. Nevertheless, Glycyrrhizin at concentration of 5 µM didn’t show any protective role so that at this concentration the growth and proliferation of cells reduced.

    Conclusion

    The results of the present study indicated that licorice extract (glycyrrhizin) had a positive effect on survival rate of the cells and improves the vital capabilities of ethanol-damaged glial cells. Hence, glycyrrhizin dose dependently can protect the B92 cells against ethanol-induced damage.

    Keywords: B92 Glial cell, Glycyrrhizin, Ethanol, In vitro, Cellular Damage
  • R Mahmoodlou, MA Valizad Hassanlouie*, SH Pakzad, B Hadadeh Pages 346-357
    Background & aim

    Esophageal cancer is the eighth common cancer worldwide. In recent years, the improvement in surgical procedures and pre and postoperative care has reduced its incapacity and mortality rates in the intensive care unit. The aim of this study was to investigate the early outcomes of patients with esophageal cancer who were admitted to the intensive care unit of Urmia Imam Khomeini Hospital during 2011-2017.

    Methods

    This retrospective cross-sectional study was performed in the intensive care unit of Imam Urmia Hospital during a 7-year period (2011-2012). , Type of surgery, duration of mechanical ventilation, length of stay in intensive care unit, mortality were extracted. The data were analyzed using independent t-test and chi-square test

    Results

    The mean length of admission in the ICU among patients with SCC esophageal cancer was 8.46 ± 5.86 days and among adenocarcinoma patients was 6.74 ± 3. 59 days (P = 0.001). The mean length of hospitalization among patients with SCC esophageal cancer was 13.19 ± 6.4 and was 12.02 ± 6. 02 days, respectively (P = 0.04). Mean duration of mechanical ventilation among patients with SCC esophageal cancer was 5.58 ± 5.31 days and 4.69 ± 2.91 days among patients with adenocarcinoma. (P=0.001). Of 481 patients with esophageal cancer, 375 (78) discharged and 106 (22%) died.

    Conclusion

    The results of the present study confirm the limited results of limited studies on the outcome and characteristics of patients with operated esophageal cancer admitted in ICU.

    Keywords: Esophageal cancer, Intensive care unit, Mechanical ventilation, Outcome
  • S Mohammadhossini*, M Gheibizadeh, A Saki Malehi, K Zarea Pages 358-372
    Background & aim

    Caring is a science that encompasses human beings, reflecting experiences and phenomena in caring including: art and humanity. Humanity in the interpersonal interactions of the heart and the spirit of care and is an opportunity care for humanity to emerge and grow.  The purpose of this study was to determine the human care needs of burn victims.

    Methods

    This is a qualitative study in which purposeful sampling with maximum diversity was used. Data were collected through 18 unstructured in-depth interviews with second-degree burn patients admitted to Taleghani burn hospital in Ahvaz using purposive sampling method. In the research they answered. The collected data were analyzed using conventional content analysis approach by Elo and Kingas method.

    Results

    From the interviews, 564 initial codes were obtained. These codes were subdivided into 10 subcategories, four main categories and one theme in the analysis process. The main categories included the need for appropriate communication, accountability in care, care in new ways, observance of sexuality in care, and the theme of human care.

    Conclusion

    Using extracted classes, it can be said that patients, as a human being, have the right to receive care in their own blood, and measures should be taken by the stakeholders to provide human care to those suffering from burns.

    Keywords: Human Care, Burn, Need, Content Analysis
  • MR Nasri, M Baserisalehi*, M Kurdtabar Pages 373-387
    Background & aim

    One of the problems encountered in the treatment of infectious diseases today is the presence of antibiotic-resistant microorganisms. Therefore, the discovery of new sources for the production of biologically active compounds with antimicrobial properties can serve enormously in the treatment of infectious diseases and in the reduction of resistant multidrug-resistant microorganisms. The aim of this study was to determine and evaluate antimicrobial metabolites produced by salt-loving actinomycetes isolated from Aran, Bidgol and Maharloo lakes.

    Methods

    This descriptive cross-sectional study was done in1396 and 51 halophilic actinomyces were isolated from 115 sediment and water samples of Aran Bidgol and Maharloo Lakes. All isolates subjected to antimicrobial metabolite activity assay.To isolate antimicrobial metabolites producing Actinomyces, culture supernatant of 51 halophilic Actinnomyces isolates were assessed against Escherichia coli, Pseudomonas aeruginosa, Bacillus cereus, Staphylococcus aureus, Candida albicans and Aspergillus niger using Well Diffusion Agar (WDA) method. Then the promising strains were athenticated 16S rRNA gene sequencing. Optimization of antimicrobial metabolite production was carried out by different temperatures, pHs, carbon nitrogen sources and the best phase of metabolite production and solvent for purification was dtertermined. Finally, possible structure of bioactive compounds was determined using UV-visible and mass spectrometry methods.

    Results

    Out of 51strains of halophilic Actinomyces isolates, three strains indicated potent activity for the production of antimicrobial metabolites. Bacillus cereus, Staphylococcus aureus and Candida albicans were sensitive to all and E. coli and pseudomonas aeruginosa were resistance to the bioactive compounds. Molecular identification of the antimicrobial metabolites producing strains recognized them as Streptomyces sp. Ahbb4, Streptomyces flavidofuscus strain HBUM1740 and Actinomycete Nd28. Optimal temperature and pH were 27°C, 8 respectively and the best C and N-sources were fructose, xylose and yeast extract and peptone. In addition, the best solvents for all bioactive compounds were methanol and xylene. The results obtained from UV-visible and GC mass spectrometry assay suggested the peptide nature of all compounds with chloroacetate, ethylcholoroacetate and 4 chloro 3 hydroxybutyronitrite groups.

    Conclusion

    According to the findings of the present study, new antimicrobial metabolites are produced by salt-loving actinomycetes, which require in vivo tests to be used for the treatment of infections, which should be included in other research.

    Keywords: Halophilic Actinomyces, Antimicrobial metabolites, Biostructres
  • M Hoseiny, A Mahmoodi*, A Maredpour Pages 388-400
    Background & aim

    Psychological capital and social well-being are two psychosocial variables that can affect couples' relationships. The purpose of this study was to investigate the mediating role of social welfare in the relationship between psychological capital and marital intimacy of married students.

    Methods

    This study was a descriptive-correlational study. The statistical population of this study consisted of married male and female students of universities of Gachsaran city who were studying in 2017-2018. According to Krejcie and Morgan table, 398 people were selected as available sample. Marital intimacy, subjective well-being, and psychological capital were used for data collection. The collected data were analyzed using path analysis.

    Results

    The findings of this study showed that the psychological capital and its components(self-efficacy and hope) on the main causative variable of intimacy had a positive and direct effect. The total score of psychological capital and one of its components (self-efficacy) had a positive and significant effect on the dependent variable of social welfare. Correspondingly, the direct effect of social welfare on intimacy (t = 8.9) was significant at 0.01 level. 29.9 The variance of intimacy was explained through the components of psychological capital (self-efficacy and hope) and social well-being. In general, the effect of psychological capital through social welfare intermediation was significant on marital affiliativity.

    Conclusion

    The research model, which is in line with other studies, had a mediating role for social welfare among the marital students in terms of psychological capital and marital intimacy. So that psychological capital could indirectly influence marital intimacy by increasing social well-being

    Keywords: Psychological Capital, Social Well-Being, Marital Intimacy, Married Students
  • E Bakhshi*, MR Naderi, A Moradi Pages 401-412
    Background & aim

    Mental workload and job stress are important factors which can threaten the health and compatibility of employees in every organization and cause problems and work accidents. The aimed of this studding was effect of mental workload on job stress in healthcare workers.

    Methods

    This cross-sectional descriptive-analytical study was conducted on 158 healthcare workers from different sectors including hospital and urban/rural health centers and rural health centers in 2017. The data collection tools were NASA mental Task Load Index and HSE job stress questionnaires. Data analysis conducted via descriptive statistics, Spearman correlation coefficient, KrusKal-Wallis, and Mann-Whitney tests.

    Results

    The Mean and standard deviation of Mental workload and job stress was 70.04(15.22) and 3.35(0.46), respectively. There was no significant relationship between mental workload and job stress score (r=0.131, P=0.080) There was a significant relationship between the elements of demand and connection (p<0.05). Furthermore, the workload and job stress level were not significantly different in employees of different sectors (P>0.05).

    Conclusion

    Regarding to the results of e study, implementation of some interventions in order to reduce mental workload and stress such as increasing the number of employees, proper dividing of tasks, and use some solutions like job enrichment in different parts of healthcare system in recommended.

    Keywords: Mental Workload, Job Stress, Ergonomics
  • R Ansari Nejad, H Nazem, N Omidifar, H Sadeghi* Pages 413-426
    Background & aim

    Liver disease is one of the major problems in human societies today. Effective drug treatment for these disorders is of interest to researchers and physicians worldwide due to their polyphenolic and flavonoid compounds, they have high antioxidant properties. The aim of this study was to determine and investigate the hepatoprotective effects of hydroalcoholic extract of Thymus vulgaris on carbon tetrachloride-induced hepatotoxicity in rats. 

    Methods

    In this experimental study, 40 Wistar rats weighing 220-250 g were randomly divided into five groups of eight. One group was treated as control and the other four groups were induced by hepatotoxic carbon tetrachloride. Of these four groups, one group received orally 400 mg / kg, 800 mg / kg / day of rat powder in the other three groups, respectively. 45 days after study in all groups, alanine aminotransferase (ALT), aspartate aminotransferase (AST), and alkaline phosphatase (ALP) enzymes, as well as serum total protein, albumin, and bilirubin concentrations were measured using aqueous acid test and data were analyzed using ANOVA.

    Results

    Total protein, total albumin and bilirubin concentration in the negative control group were not significantly different from the positive control group (p> 0.05), but the liver enzyme activity was significantly different (p <0.05). Hepatic enzyme activity in group II and bilirubin in group III showed a better decrease.

    Conclusion

    The results of this study show that the extract of Thymus vulgaris has protective effects against carbon damages caused by carbon tetrachloride.

    Keywords: Liver Toxicity, Thymus daenensis, Carbon Tetrachloride, Amino Transfererase, Liver Protein
  • N Sharifi*, R Rahimani, F Mardani, F Adelizadeh Pages 427-433
    Background & aim

    Tay–Sachs is a rare autosomal recessive and neurological disease caused by the accumulation of glycosphingolipid within cell lysosomes. Ganglioside accumulation is caused by a mutation in the beta-hexosaminidase (HEXA) gene and this mutation is reduced by HEXA. The study was to determine and report two cases of TS in a family confirmed by measuring the activity of beta hexosaminidase-A.

    Case Report

    The first case was a 3-year-old girl whose developmental growth was approximately normal until she was 9 months old, after which she developed recurrence and had symptoms of swallowing problems, abnormal eye movements, distraction, irritability and growth retardation. On examination of the patient's eye, bilateral reddish-gray spots were observed. In the evaluation of the patient's blood sample, a defect in the activity of beta hexosaminidase-A was reported and accordingly the diagnosis of Tay–Sachs was confirmed, hence the child died at the age of three. The second case was a 1-year-old boy whose development was normal until 6 months of age, after which his development and growth delayed and had apparent symptoms including distraction, irritability, respiratory problems, muscle weakness and lack of limb control, constipation, deafness, mental retardation and finally regression evolved. On examination of the patient's eye, bilateral reddish-gray stains were observed. In evaluation of blood samples, deficiency in the activity of beta-hexosaminidase-A was reported and accordingly the diagnosis of Tay–Sachs was confirmed.

    Conclusion

     In children with developmental disabilities, who may develop symptoms of progressive weakness, loss of motor skills, increased motor responsiveness, irritability, blindness and hearing loss, seizures and persistent red cherry spots in the eye after a period of time. the diagnosis of Tay–Sachs should be considered.

    Keywords: Tay–Sachs disease, Hexosaminidase Deficiency, GM2 ganglioside, Red Cherry Spots